زندگی تو ایران تو همین یه بیت شعر فروغی بسطامی خلاصه شده :
یک جمع نکوشیده رسیدند به مقصد
یک قوم دویدند و به مقصد نرسیدند
29 ( کوتاه نوشت )
28 ( کافه شعر )
۱۴۸ ـُـمین روزِ سال
27 ( کوتاه نوشت )
۱۴۷ ـُـمین روزِ سال
حق با بوداییها است . آدمهای گناهکار به "مرگ" محکوم نمیشوند ، به "زندگی" محکوم میشوند .
جزء از کل ~ استیو تولتز
۳
26 ( روزنوشت )
۱۴۷ ـُـمین روزِ سال
سلام سلام سلام امیدورم عالی باشید
امروز عصر با مامان و بابا یه سر رفتیم بیرون و قرار شد بریم یه جایی برای دیدن سگ که مسیر رو اشتباهی رفتیم و دیگه دیروقت شد وقت نبود واسه همین برگشتیم کلی هم تو ماشین معطل شدیم بابام هی نگه میداشت کاراشو انجام میداد 😐 رسیدیم خونه محمد به مامانم زنگ زد من حواسم به حرفاشون نبود آخرش متوجه شدم انگار با مریم بحثشون شده 🤦🏻♀️ داییم اینا هم سر رسیدن دیگه نتونستیم زنگ بزنیم تلفنی حرف بزنیم همه مون رو نگران کردن 🤦🏻♀️ انشالله که بخیر میگذره 🙏
شبتون پرتغالی 🍊
۰
25 ( شکرستان )
۱۴۶ ـُـمین روزِ سال
امروز یه دختره با ذوق و شوق غیر قابل وصفی داشت تعریف میکرد که یه فالگیر بهش گفته تا آخر تابستون ازدواج میکنی 🥰
بهش گفتم برو پولتو پس بگیر
شهریور تو محرم صفره
خیلی دلم براش سوخت ، داغون شد طفلک😆