بهار نارنج

عشق یعنی حالت خوب باشه
آلباتروس
آلباتروس يكشنبه, ۳ شهریور ۱۴۰۴، ۱۱:۱۵ ق.ظ

342

پریروز که در حال نوشتن پست بودم مامانم داشت با تلفن حرف میزد ، میشنیدم داره با دوستامون حرف میزنه ولی متوجه نشدم قضیه چیه . بعد اینکه پست رو نوشتن گوشی رو گذاشتم کنار متوجه شدم یه سری دیگه از دوستامون تو راهن و قرار یه ساعت دیگه ش برسن ، من بخاطر آرامبخش هایی که زده بودن و اون قرص خواب آوری که خورده بودم همچنان خوابم میومد ، خوابیدم و فردا صبحش با مهمونا سلام احوال پرسی کردم . باورم نمیشد انقدر خوابم میومد و گیجه خواب بودم . واقعا حس بدی بود . کل دیروز همش خواب بودم ، وقتایی ام که بیدار بودم تو فضا بودم اصلا . شب برای شام رفتیم شورابیل یکمم هوا سرد بود . مهمونا شب رو موندن و امروز صبح همگی رفتن به جز زهرا خانم و علی آقا که فکر کنم میخوان خونه بخرن اینجا . تازه امروز یکم احساس بهتری دارم . وقت پریودمم هست اعصابم ریخته بهم . دیروز بالاخره یه شلوار سفارش دادم ببینم کی میرسه دستم ، چند روز پیشم یه کت سفارش دادم . برای جفتشم خیلی ذوق دارم امیدوارم جنسشون و تنخورشون خوب باشه و نخوره تو ذوقم . کت 15 روز کاری طول میکشه تا برسه دستم ، خیلی زیاده ولی چاره ای ندارم باید صبر کنم . امیدوارم همونی باشه که میخوام .

Kia ‌‌
Last Comments :
Tags :
۱ عدد دیدگاه تا کنون ثبت شده است
  • Kia ‌‌
    ۱۷ مهر ۰۴، ۲۳:۳۲
    Kia ‌‌
    امیدوارم چیزی باشه که می‌خوای☆
  • آلباتروس
    ۱۳ آبان ۰۴، ۱۴:۳۸
    آلباتروس
    ممنون
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
Made By Farhan TempNO.7