بهار نارنج

عشق یعنی حالت خوب باشه
آلباتروس
آلباتروس سه شنبه, ۲۰ تیر ۱۴۰۲، ۰۸:۲۸ ب.ظ

254 ( کوتاه نوشت )

با اکست دوباره بری تو رابطه ؟!

اگه توی جنگل یه درخت رو دو بار ببینی یعنی گم شدی .

yekidie erf
Last Comments :
آلباتروس
آلباتروس دوشنبه, ۱۹ تیر ۱۴۰۲، ۰۱:۰۵ ب.ظ

253 ( شاید موقت )

تو زندگیم سختی زیاد کشیدم

زیاد غصه خوردم

زیاد مریض شدم

زیاد خسته شدم

زیاد گریه کردم

زیاد جا زدم

زیاد

زیاد

زیاد

اما الان تو بحرانی ترین و غمگین ترین و بی حوصله ترین و خسته ترین و ناامید ترین حالت ممکنم 

انقدری که احساس میکنم مرگ اونقدرام بد نیست 

دلم یکیو میخواست میتونستم ساعت ها باهاش حرف بزنم و هیچی نگه و فقط گوش بده 

یاسمن گلی :) violet snicket violet snicket
Last Comments :
آلباتروس
آلباتروس پنجشنبه, ۱۵ تیر ۱۴۰۲، ۱۲:۴۸ ق.ظ

252 ( رهایم کن ) خطر اسپویل

چرا فیلمای ایرانی آخرش اینجوری تلخ تموم میشن چه وضعشه آخه چرا نمیتونید یه پایان خوش درست کنید .

قلبم درد گرفت . هی میگم سریال های غمگین نبینم ولی نمیشه . دلم برای حاتم سوخت حقش این نبود . چی میشد همه آدمها معرفت حاتم رو میداشتند . واقعا چی میشد . وسطای سریال نمیدونم چرا دلم با هاتف بود ولی بعدش واقعا دلم برای حاتم سوخت . یه برادر چطور میتونه اینهمه بدی در حقش برادرش بکنه ! چرا نمیتونم آدمای امسال هاتف رو درک کنم . چطور توقع داشتی از عشقش بگذره ، مگه تو بودی خودت از عشقت میگذشتی ! چطور به دروغ گفتی حاتم تو مرگ یونس دست داشته ! بدتر از همه اینا که تیر خلاص رو به من زد چطور دلت اومد داداشت رو لو بدی که آدم کشته !!!!!!!! واقعا چطور تونستی !!!!! اصلا شخصیت هاتف رو درک نکردم . از اون بدتر مارال که به جای حرفای حاتم ، حرفای هاتف رو باور کرد . هیشکدوم از شخصیت ها برام قابل درک نبود جز حاتم . البته اونم اشتباه کرد از همون اول به هاتف نگفت که عاشق ماراله . این سریال کلا از سکوت و حرف نزدن ضربه خورد . بزرگترین درسی که میشه از این سریال گرفت اینه که سکوت نکنید ، حرفاتون رو بزنید .

من قلبم تحمل اینهمه غم رو نداشت برای حاتم . 

اونقدری که برای این سریال حرص خوردم برای پوست شیر نخوردم . اگه مثل من آدم حرصی ایی هستید پیشنهاد میکنم این سریال رو نبینید .

Last Comments :
آلباتروس
آلباتروس چهارشنبه, ۱۴ تیر ۱۴۰۲، ۰۱:۲۶ ق.ظ

251 ( رهایم کن ) خطر اسپویل

همیشه از اینکه اینکار رو میکنم پشیمون میشماا ولی باز انجام میدم

میام عنوان رو مینویسم میزارم برای پیش نویس که بعدا تکمیلش کنم ولی بعدا یادم میره چی قرار بود بنویسم 

Last Comments :
آلباتروس
آلباتروس سه شنبه, ۱۳ تیر ۱۴۰۲، ۰۱:۲۹ ق.ظ

250 ( رهایم کن ) خطر اسپویل

امشبم تا قسمت 14 دیدم ( 4 قسمت )

برادرایی که فکر نمیکردم تو روی هم وایسن ، وایسادن .

هاتفی که فکر نمیکردم به برادرش خیانت کنه و همچین دروغ بزرگی رو بگه ، گفت .

مارالی که فکر نمیکردم بین هاتف و حاتم حرف هاتف رو باور کنه ولی ، کرد .

آدما هر چقدرم کسی رو دوست داشته باشن ، وقتی بهشون فشار میاد ، حرفایی که سالها تو دلشون مونده رو به زبون میارن ، مثل صحبت های حاتم و پدرش . دلم خیلی برای حاتم سوخت .

واقعا از آخر سریال میترسم . کاش پایان تلخی نداشته باشه .

 

 

Last Comments :
قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ---- ۵۳ ۵۴ ۵۵ بعدی
Made By Farhan TempNO.7