بهار نارنج

عشق یعنی حالت خوب باشه
۶ مطلب در مهر ۱۴۰۱ ثبت شده است
آلباتروس
آلباتروس جمعه, ۲۹ مهر ۱۴۰۱، ۱۱:۵۸ ب.ظ

229 ( روزنوشت ) 29 / مهر / 1401 - جمعه

سلام سلام سلام امیدوارم که خوب باشید

این هفته یه سر رفتیم آستارا برای عروسی و زهرا رو دیدم بعد از مدت ها . جیران قسمت 29 رو هم دیدیم با مامان قسمت جدیدشو دانلود کردم همین الان برای فردا . سریال آنتن رو شروع کردیم تا قسمت 4 دیدیدم . یکم چینی خوندم اما هنوز 3 درس عقبم . یه کانال تو آپارات ساختم و دو تا ویدیو آپلود کردم ، نسبت به یوتیوب خیلی بیشتر و سریعتر بازدید میگیره ، درسته با ریال محاسبه میشه و ارزشش خیلی کمه ولی برای من فرقی نمیکنه ، یه کانال مشابه تو یوتیوب هم ساختم و تو هر 2 کانال ویدیوهای مشترک میزارم . یوتیوب اصلا ویو نمیخوره ولی آپارات خیلی بهتره . انقدر از لحاظ روحی و از طرف خانواده تحت فشارم که به هر قیمتی که شده باید یه منبع درآمد برای خودم درست کنم حتی شده ماهی 500 هزار تومن . عروسی خواهرم احتمالا بعد عید اردیبهشت اینا باشه ، استرس اون از الان داره منو میکشه ، کمه کم 10 میلیون پول لازم دارم ، اووووووف باز یادم افتاد استرس افتاد به جونم . کاش همون فروردین امسال که یوتیوب رو راه اندازی کردم ، آپارات رو هم راه اندازی میکردم ضرر که نداشت . اشتباه کردم . به هر حال گذشته دیگه ، الان شروع کردم و اینجوری که ویو میگیره خیلی امیدوار شدم . مامان و دایی اینا یه روزه رفتن مهاباد که جنس بیارن . صبح رفتن شب آخر وقت برگشتن . همون دیشب همه رو قیمت گذاری کردیم یه سری شال و کلاه و هودی بود . امروز صبحم ازشون عکس گرفتیم . امروز دایی اینا دوباره رفتن که بقیه جنس ها رو بیارن . فردا روز شلوغیه تقریبا . باید بریم مغازه جا به جا کنیم و دوباره قیمت گذاری کنیم و عکس بگیریم . کاش زودتر فردا تموم شه . 

امشب یکمم درد و دل کردم ، مرسی که تا اینجا خوندید امیدوارم هفته خوبی رو شروع کنید

شبتون شکلاتی

Donya Dev یاس گل ** دلژین   **
Last Comments :
آلباتروس
آلباتروس چهارشنبه, ۲۷ مهر ۱۴۰۱، ۱۱:۵۷ ب.ظ

موقت

انقدر که من هی از این شاخه به اون شاخه پریدم کلاغ نپریده 😐 😂

Amir chaqamirza bahar ..... Donya Dev ** دلژین   **  سیسو  - ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 𝐀𝐲𝐬𝐚
Last Comments :
آلباتروس
آلباتروس شنبه, ۲۳ مهر ۱۴۰۱، ۰۱:۰۹ ق.ظ

228 ( روزنوشت ) 22 / مهر / 1401 - جمعه

سلام سلام سلام

چه ماهه عجیبی شد این مهر ماه ، چه شروع طوفانی ایی داشت پاییز ، هی چی بگم دیگه حرفی نمونده دیگه حرفم نمیاد اصلا . 

این هفته کتاب " راز " رو تموم کردم و از فردا ایشالا کتاب " بیشعوری " که خیلی سال پیش خونده بودم رو شروع میکنم به خوندن . یکی دو جلسه انگلیسی خوندم ، دو سه جلسه چینی خوندم چون دفتر نداشتم یه دفتر جدید پیدا کردم همه رو از اول باید وارد دفتر جدید کنم ایشالا این هفته ، و 5 درس نخونده دارم که باید بخونم اونا رو هم . سریال " خوب ، بد ، جلف " رو بالاخره بعد از یک یا دو سال چند قسمتش مونده بود اونا رو با مامان دیدیم ، دو قسمت " شب آهنگی " رو هم دیدیم . امشبم بعد مدت ها همه خونه داییم اینا دعوت بودیم اونیکی داییم هم از قزوین اومده بود ، خوب بود بد نبود . همین دیگه چیزی به ذهنم نمیرسه . فردا هم آستارا عروسی دعوتیم دختر عمه م هم از تهران اومده ، فردا ظهر باید حرکت کنیم شب رو میمونیم و پسفردا صبح احتمالا برمیگردیم که اینم اصلا حس خوبی نیست واقعا حوصله عروسی ندارم اصلا . امیدوارم سریعتر بگذره تموم شه . 

امیدوارم به زودی حال همه در کنار هم خوب باشه 

مرسی که تا اینجا اومدید و خوندید . امیدوارم آخر هفته خوبی رو گذرونده باشید و هفته پر انرژی ایی رو شروع کنید .

از هفته پیش نتونستم بخونمتون ایشالا فردا برم برگردم حتما میخونم .

شبتون بخیر 

فاطمه صاد
Last Comments :
آلباتروس
آلباتروس شنبه, ۱۶ مهر ۱۴۰۱، ۱۲:۲۹ ق.ظ

227 ( روزنوشت ) 15 / مهر / 1401 - جمعه

سلام سلام حال هیشکی خوب نیست اما امیدوارم به زودی حال هممون خوب بشه

هفته پیش که داشتم روزنوشتم رو مینوشتم ته دلم میگفتم تا هفته بعد ایشالا همه چی درست میشه و هفته بعد سرشار از انرژی میام و مینویسم . یک هفته گذشت بدتر نشده باشم بهترم نشدم ، نمیدونم الان میتونم بگم ایشالا تا هفته بعد همه چی درست میشه یا نه . به هر حال . حوصله نوشتن ندارم خلاصه وار ... ساخت ایران رو همین امشب تموم کردیم . دو فصل تقریبا از کتاب راز رو خوندم . یکم با کالیمبا آهنگ " برای " رو تمرین کردم . یکم زبان خوندم . کیف چرمی که پارسال دوخته بودم رو دسته ش رو درست نکرده بودم که اونم امروز درست کردم . زبان چینی ام نزدیک 2 ماه داره میشه که نخوندم و 10 درس عقبم و به شدت از این بابت عصبی ام باید زودتر شروع کنم و خودمو برسونم به کلاس . فکر کنم همش همین بود . یه چیزی ام که هفته پیش یادم رفت بنویسم این بود که تنها تغییری که خودآگاه یا ناخودآگاه به وجود اومده اینه که صبح ها همیشه قبل 9 بیدار میشم . نسبت به موقعی که 5 بیدار میشدم دیره اما اخیرا همش 10 - 11 بیدار میشدم که خدا رو شکر جدیدا همش زود بیدار میشم بدون اینکه ساعت کوک کنم . همین . 

مرسی که تا اینجا اومدی و خوندی امیدوارم آخر هفته خوبی رو گذرونده باشی و اول هفته رو پر انرژی شروع کنی .

یاس گل یاس گل ** دلژین   **
Last Comments :
۱ ۲ بعدی
Made By Farhan TempNO.7