بهار نارنج

عشق یعنی حالت خوب باشه

۲۰۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «روزنوشت» ثبت شده است.

291 ( روزنوشت )
‎۲۶۶ ـُـمین روزِ سال

امروز صبح با کمک مامان دکور اتاقمو یکم عوض کردیم که تختم سمت شوفاژ باشه شبا سردم نشه . یه زنگ به خریدار مو زدم قرار شد ظهر یه سر بریم . یه دوش گرفتم هول هولکی رفتیم موهامو دید گفت 2 تومن میخرم . خیلی خورد تو ذوقم ، اومدیم بیرون پیش خودم گفتم اگه تا چند روز دیگه زنگ بزنه یکم قیمتو بیشتر بگه قبول میکنم ، مثلا 3 تومن که حداقل پول عصب کشی دندونم درست شه . 6 ماهه دندون درد امونمو بریده . اگه زنگ نزد دوباره میرم همون 2 تومن میفروشم چاره ندارم . بعد یه سر رفتیم فروشگاه پوشاک ، مامان یه تیشرت ارزون برداشت بعد که اومدیم خونه پیش خودم گفتم کاش منم برمیداشتم ست میشدیم . قرار شد فردا صبح بریم منم یه دونه بردارم . یه سرم رفتیم از دندون پزشکی نوبت گرفتیم ولی هنوز نمیدونم پولشو قراره از کجا بیارم . وقتی ام برگشتیم خونه طبق معمول اول " مهیار عیار " رو دیدیم که عاشقشم . برای شام 4 تا دونه پنکیک درست کردیم . بعدش برره و بعدشم سریال " مترجم " رو دانلود کردم فعلا یه قسمتشو دیدیم . سریال " شریک جرم " که شروع کرده بودیم رو دیشب تموم کردیم . پر چالش ترین روزام اینشکلی میگذره . وگرنه بعضا 1 ماه پامو از خونه بیرون نمیذارم . صبح ها بی انگیزه ترین آدم جهانم . اگه زمان برمیگشت عقب حتما یه مهارتی رو حرفه ای یاد میگرفتم . نه مثل الان که نه گیتار رو ادامه دادم نه کالیمبا رو نه چرم دوزی رو نه یوتیوب رو نه زبان رو . مثل علافا و بیکارا مثل دختری که سربار خانواده شده ، شبو صبح میکنم صبح رو شب . اصلا از خودم راضی نیستم . عمرمون داره میگذره هیچی از زندگی نفهمیدیم . کاش خریدار مو زنگ بزنه .

۱ ۰ ۰

290 ( رنگ سال )
‎۲۶۳ ـُـمین روزِ سال

رنگ سال امسال هم امشب مشخص شد . " موس موکا " بماند که منو یاد موکای خودم انداخت . ولی خیلی خوشحال شدم چون این رنگ ، رنگ مورد علاقه ی منه و واقعا حالم رو خوب میکنه . و تقریبا از اونجایی که جدیدا عاشق این رنگ و کلا رنگ های نود شدم ، کلی آیتم رنگ موکا دارم و میتونم بازم از این رنگ کلی چیز جدید بخرم ( البته اگه پول داشته باشم ) . اولین چیزی که هر جا ببینم میخرم یه لاک رنگ موکا و یه لاک یکم کمرنگ تر مثل نسکافه ای هست . و دومیش هم احتمالا موهام رو امسال رنگ کنم و چی بهتر از رنگ موکایی . چند تا کیف و شال و شلوار هم دارم از این رنگ . خلاصه که قراره امسال با این رنگ کلی حال کنم .

۲ ۰ ۰

289 ( داریوش )
‎۲۵۳ ـُـمین روزِ سال

هفته پیش سریال داریوش رو با مامان تموم کردیم . بازیگراشو دوست داشتم . داستانش ولی معمولی بود . در کل از جنگل آسفالت بیشتر دوسش داشتم . اینم نوشته بود فصل اول . نمیدونم چرا جدیدا یاد گرفتن سریال ها رو فصل فصل میکنن . تا فصل بعد بیاد آدم فصل قبل یادش میره خب . زخم کاری رو هم تا 4 ادامه دادن ، از ترکیه یاد گرفتن سریالا رو کش بدن . راستی یه سریالی ام ترکیه ساخته کپی شهرزاد . اسماشون هم یکیه . قراره به زودی استار تی وی نشون بده . با اینکه قطعا به شهرزاد ما نمیرسه ولی دوست دارم ببینمش . برنامه ( O Ses Turkiye ) هم به زودی شروع میشه . خیلی هیجان دارم براش مخصوصا برای داوراش که ببینم امسال کیا ژوری هستن . یه سریال 3 قسمتی به اسم " روز بلوا " رو دانلود کردم قسمت اولش رو امشب دیدیم . مامان خیلی خوشش نیومد منم همینطور ، ولی چون کلا 3 قسمته دانلود کردم که ببینیم . برای بعدشم سریال " شریک جرم " رو دانلود کردم . ولی فعلا سرگرم سریالای تلویزیونیم . مامان " سوجان " رو میبینه منم " مهیار عیار " رو . یه سریال ترکیه م به اسم " Sahibsizler " رو قسمت اولش رو شانسی دیدیم . آدم داستان یه سریال رو متوجه بشه دوست داره بقیه ش رو هم ببینه . شاید اونم ببینیم . خلاصه تا آخر سال سریال برای تماشا زیاده .

۲ ۰ ۰

288 ( کامران تفتی )
‎۲۵۱ ـُـمین روزِ سال

شب آخر وقت تو اتاقم رو تخت نشسته بودم ، تاریک بود ، دلم گرفته بود ، بغض داشتم ، گریه کردم ، خیلی زیاد . تنها چیزی که میتونست آرومم کنه صدای کامران تفتی بود . میتونم تا صبح آهنگاشو گوش بدم و خسته نشم از صداش . یه آدم چقدر میتونه خوش صدا باشه واقعا . سریال مهیار عیار رو هم میبینم واقعا دوست داشتنیه .

۱ ۱ ۰

285 ( روزنوشت ) عطر
‎۲۴۱ ـُـمین روزِ سال

جدیدا زدم تو خط عطر و ادکلن . با اینکه از قبل یکم دارم ، با اینکه پول ندارم و چیزای واجبتری نیاز دارم ولی باز زد به سرم . دوست دارم کلی از عطرهای معروف رو تست کنم و 3 تا رو به عنوان تاپ ترین عطرهای مورد علاقه م برای خودم انتخاب کنم . یک ماه پیش دو تا دکانت 10 میل از یه پیجی سفارش دادم که عطر اصل نفرستاد و توش قاطی داشت . شایدم فیک بود چون خیلی ارزون بود . یکیش ...

۰ ۰ ۲