بهار نارنج

عشق یعنی حالت خوب باشه

۱۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مامان» ثبت شده است.

212 ( روزنوشت )
‎۳۲۸ ـُـمین روزِ سال

سلام از روزی که اومدیم مامان حالش خوب نبود هر روز بدتر شد تا امروز که ( پنجشنبه 21 بهمن 1400 ساعت تقریبا بین 11 - 12 ) ...

۵ ۰ ۲

154 ( سه شنبه روز برگشت مامان )
‎۱۷۸ ـُـمین روزِ سال

سلام سلام سلام امیدوارم عالی باشید

امروز صبح ساعت 8 مامان رسید صدا زد که بیا بریم واکسن بزنیم . مامان و خاله قرار بود دوز دوم رو بزنن من دوز اول . دلمم درد میکرد سریع حاضر شدم رفتیم نیم ساعتی معطل شدیم و زدیم تموم شد . برگشتیم خونه واااای که چقدر دلم برای مامان تنگ شده بود . هیچی دیگه زندگی روال عادیش رو طی میکنه . نشست دو قسمت زخم کاری که ندیده بود رو دید . کلی خوشحال شدم و دلتنگش بودم . خدا رو شکر که سالم برگشت . دیگه فکر نمیکنم بتونم هر شب پست بزارم یعنی دلیلی ندارم دیگه همه چی مثل قبله .

۱ ۰ ۰
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید

152 ( یکشنبه دهمین روز بدون مامان )
‎۱۷۶ ـُـمین روزِ سال

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید

151 ( شنبه نهمین روز بدون مامان )
‎۱۷۵ ـُـمین روزِ سال

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید