بهار نارنج

عشق یعنی حالت خوب باشه

260 ( روزنوشت )

سه شنبه, ۱۸ مهر ۱۴۰۲، ۱۲:۳۸ ق.ظ

بعد 6 ماه فردا صبح ساعت 11 قرار بریم قزوین خونه مریم . بعد از عروسی دیگه نرفتیم . احتمالا هم از جاده شمال قرار بریم . ولی موضوع اینه که بابا تازه دکتر رفته و قرص هاش رو عوض کردن . وقتی میخوره سرش گیج میره منگ میشه نمیتونه رانندگی کنه . هفته پیش که از آستارا داشتیم برمیگشتیم بعد از اینکه گردنه رو رد کردیم منگ شد یهو . زد به جاده خاکی اگه مامان زود بهش نگفته بود همون اتفاق ده سال پیش ممکن بود پیش بیاد . اگه یکم زودتر قرصا اثر میکرد حتما رفته بودیم ته دره . با این شرایط بازم اصرار دارن که بریم نمیدونم چرا . به خاطر همین موضوع هیچ تمایلی به رفتن ندارم . کاش از سرچم بریم حداقل . خلاصه که اگه فردا شبم پست گذاشتم که هیچی اگر فردا نیومدم یه فاتحه بخونید حداقل ...

۳ ۰

روزنوشت

خوبی؟
سلام سلام
خوبم مرسی عزیزم
فردا می ایی!
اومدم 😁😃
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">