بهار نارنج

عشق یعنی حالت خوب باشه

283 ( روزنوشت ) دوشنبه 9 مهر 1403

سه شنبه, ۱۰ مهر ۱۴۰۳، ۰۳:۱۰ ق.ظ

دیشب بالاخره سریال " Medcezir " رو تموم کردم . برخلاف تصورم که فکر میکردم دوسش نخواهم داشت ، اتفاقا خوشم اومد . کاراکتر " یامان کوپر " شدیدا به دلم نشست . کلی حس خوب و خاطرات قشنگ تو ذهنم کاشت . امروزم سریال " Kubra " رو فشرده دیدم و تموم شد . یه سینمایی ام تازه سه چهار روز پیش اومد بیرون به اسم " Gentleman " که اونم دیدم . داشتم فشرده همشو میدیدم که زود تموم کنم قبل اینکه مریم اینا برسن همش تموم شه و راحت شم بتونم یه نفس راحت بکشم . نزدیک به 2 ماهه خودمو با سریال خفه کرده بودم . خودمم واقعا خسته شده بودم . دلم تنگ میشه اما خوب که زودتر تموم کردم . گوشه ی ذهنم گیر کرده بودن نمیذاشتن تمرکز کنم . مثل آدمی که تو کما باشه . انگار تو خلسه بودم . امشبم مریم اینا اومدن . تا جمعه شایدم شنبه میمونن . تو این مدت طبق معمول کلی مهمون بازی داریم . این چند روز بگذره ، یکم به زندگی برگردم و مغزم استراحت کنه . دوباره یه برنامه سبک برای خودم مینویسم و شروع میکنم همه چی رو . دلم برای همه چی تنگ شده . کتاب خوندن ، زبان خوندن ، وب گردی ، نوشتن ، حتی بیکار نشستن . از استاد گیتارم خواستم یکی از آهنگ های فریحا که عاشقشم رو برام نت نویسی کنه تا تمرین کنم و یاد بگیرم . خیلی دوست دارم زودتر بتونم بزنمش . امیدوارم وقت داشته باشه و بتونه برام بنویسه . از فردا هر روز دو سه تا سعی میکنم یوتیوب پست بزارم . حتی کالیمبا رو هم میخوام شروع کنم به نواختن . برای دوباره برگشتن به زندگی خیلی هیجان دارم . ولی دلم برای " Cagatay " هم خیلی تنگ میشه . کاش زودتر یه سریال عاشقانه جدید بازی کنه . فکر نمیکنم دیگه هیچوقت رو کسی بتونم کراش بزنم .

۱ ۰

روزنوشت فیلم و انیمیشن گیتار

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">