سلام امیدوارم خوب باشین . هنوز نتونستم به خونه جدید عادت کنم . یکم خونه بد قلقیه . با قبلیه فرقش زیاده شاید بخاطر همینه نمیتونم ارتباط بگیرم . شایدم چون حس میکنم نهایتا یکی دو سال اینجا بمونیم خیلی ارتباط نمیگیرم . نمیدونم . فرشا رو دادیم قالی شویی تا فرشا رو تو خونه نچینیم انگار خونه بهم ریخته س . تلویزیون هنوز وصل نیست . اصلا نمیدونم خط تلفن داره یا نه ، در نتیجه وای فای هم قطعه . امروز کتابامو یکم مرتب کردم ولی هنوز لباسام بهم ریخته س . دیشب مامان حالش خیلی بد بود فشارش بالا بوده ، بابا بردش درمانگاه . و من انقدر تمرکزم بهم ریخته و پریشونم که به شرکت پیام دادم و گفتم دیگه نمیتونم کار کنم . انقدر فشار کار زیاد بود که دیگه نتونستم تحمل کنم . دیشب منم مثل مامان از سردرد داشتم میمردم ، قرص خوردم یکم بهتر شدم . آخرین فایلم دیشب تحویل دادم و تمام .

ولی حقوق این ماهمو کامل نمیگیرم . خیلی تلاش کردم تا آخر ماه دووم بیارم که حداقل حقوقمو کامل بگیرم ولی نشد . یعنی الان بیکارم و کلی احتاجات دارم که براشون پول ندارم . حالا بیا و دنبال کار جدید بگرد . ولی هر طور شده باید حتما یه کار جدید پیدا کنم . در کنارش حتما حتما حتما باید یوتیوب رو ادامه بدم . ولی دلم واسه اینجا خیلی تنگ شده بود . حداقل میتونم بیام و بخونمتون . دلم واسه فیلم دیدن و زبان خوندنم تنگ شده بود . بعد اینکه یکم اتاقو مرتب کردم و یک هفته ای استراحت کردم تا این فشار کاریه زیاد از روم برداشته بشه ، باید برنامه ریزی کنم و دوباره زبان خوندنو شروع کنم . قبل شروع کار خیلی قشنگ رو روال افتاده بودم داشتم آلمانی میخوندم که کار برنامه هامو بهم ریخت .

تمام

۳ ۰