بهار نارنج

عشق یعنی حالت خوب باشه

223 ( روزنوشت ) 18 / شهریور / 1401 - جمعه

شنبه, ۱۹ شهریور ۱۴۰۱، ۰۱:۰۲ ق.ظ

سلام سلام امیدوارم عالی باشید . اول از همه بگم چون دارم بعد از دو هفته خلاصه این هفته رو مینویسم ممکنه خیلی تمیز درنیاد و خیلی چیزا از ذهنم پریده باشه . خب خب بریم ... شنبه با آقای خواستگار رفتیم بیرون ( گ.ا ) پسر خووبی بود اما هیچ حسی نداشتم و اصلا نتونستم باهاش ارتباط بگیرم اما بی نهایت پسر خوبی بود سعی کردم محترمانه و غیر مستقیم بهش برسونم که مناسب هم نیستیم . یه ویدیو جدید برای یوتیوب نصب کردم . دوست خانوادگی قزوینمون سه شنبه به مامان زنگ زد و قرار شد شبش برسن خونمون همراه با خواهر زهرا خانم ( برای یه کاری که مربوط به خواهرش میشد اومده بودن ) یکی دو روز رو یکم باهاشون شبا رفتیم دور دور ، یه شب داییم اینا اومدن خونمون یه شبم ما رو همراه با زهرا خانم اینا دعوت کردن رفتیم خونشون . بین قزوین رفتن و نرفتن مونده بودم که قرار شد جمعه یعنی همین امروز صبح همراهشون منم برم قزوین . کتاب راز رو دست نزدم چون وقت نشد . سریال لیست پرواز رو تا فصل 3 قسمت 9 یا 10 رسوندیم با مامان ( اگه اشتباه نگفته باشم قسمتش رو ) . و و و پنجشنبه 17 شهریور تولدم بود که خب هیچ کاری نکردیم چون مهمون داشتیم و نشد به دلایلی . اما چهارشنبه که 4 نفری رفته بودیم بیرون ، زهرا خانم یه شیرینی مهمونم کرد به عنوان کادو تولدم که خیلی خوشمزه بود و کلی چسبید . 

مرسی که تا اینجا رو خوندید و امیدوارم آخر هفته خوبی رو گذرونده باشید و هفته پر انرژی ایی رو شروع کنید .

۰ ۰

روزنوشت

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">