بهار نارنج

عشق یعنی حالت خوب باشه

140 ( مسافرت مامان )

جمعه, ۱۲ شهریور ۱۴۰۰، ۱۲:۲۸ ق.ظ

سلام سلام سلام امیدوارم عالی باشید

امشب ( جمعه 12 شهریور 1400 ، البته الان شب پنج شنبه هست و ما بیست دقیقه س که وارد جمعه شدیم ) ساعت 00:15 دقیقه ، مامان همراهه خاله و شوهر خاله و مامان بزرگ راهی تهران شدن . خیلی ناراحتم تا حالا از مامان دور نبودم اگرم بودم ، من رفتم مسافرت نه مامان که اونم فقط یه بار بوده . مسولیت کارای خونه سخته واقعا . بابا یکم هوش و حواس درست حسابی نداره بخاطر قرصای استرس و اعصابی که میخوره . یکم یه جوری ام تا فردا بشه و مامان اینا برسن دل من هزار راه میره . آخه کی ساعت 00:30 میوفته تو جاده خب شب خطرناکه من دلشوره گرفتم . الان که دارم این متن رو مینویسم مامان 12 دقیقه س رفته یه جوری دلم براش تنگ شده انگار چند ساله ندیدمش . کاش زودتر یه هفته تموم شه و برگرده . انشالله که بتونم از پس کارای خونه خوب بربیام . 

شبتون بخیر .

۴ ۱

روزنوشت مامان

عزیزم :)

من وقتی تنهام نهایت استفادمو از خونه خالی میکنم 😁 مثل گوش دادن به موزیک با صدای بلد و رقص و ...

کارای خونه هم که همیشه هست

من غصه دوری از مامان نمیزاره بهم خوش بگذره
بابامم هست تنها نیستم که 😁 😂 
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">