308
شنبه, ۲۵ اسفند ۱۴۰۳، ۰۸:۱۱ ب.ظ
امروز صبح دوباره رفتم دکتر ، به عکس نگاه کرد هیچی نداشت برای گفتن ، گفت یه آمپول دگزا بزن . همین . زدم الانم تازه از حموم در اومدم قراره بریم آستارا احتمالا تا عید و چند روز بعد از عید هم اونجاییم . یعنی مصیبته تمامه برای من . اونجا نه راحت میشه حموم رفت نه میشه استراحت کرد ، احتمالا پریود هم بشم 😭 باید همه قرصهای مسکن رو بردارم اونجا یه وقت کم نیاد 🥺🤦🏻♀️ . کتابی که باید تموم میکردم موند . باید یه رمان عاشقانه ای چیزی دانلود کنم پی دی افش رو اونجا بخونم بلکه حوصلم سر نره اعصابم آروم شه . کتاب عاشقانه ی ایرانیه خوب که یکمم طنز داشته باشه معرفی کنید لطفا تورو خدا 🙏