بهار نارنج

دندونم همچنان درد میکنه،شایدم دندونم نباشه،شاید فکم در رفته،شاید لثه م مشکل داره،شایدم عوارض جراحیه.دردش شدید نیستا ولی خسته و کلافه شدم.خیلی روتین خوبی رو پیش گرفته بودم حالم 50% خوب بود که فوت مادربزرگم همه چیو بهم ریخت.دو تا کتاب اینترنتی سفارش دادم دونه ای 99 تومن،یکیش مغازه جادویی یکیشم کتابخانه نیمه شب.برای سال جدید تقریبا 17 جلد کتاب دارم که میشه ماهی یک کتاب و نصفی.اگه بتونم همشو بخونم عالی میشه.نهایتا 30 تا کتاب خودشناسی و روانشناسی و انگیزشی وجود دارن،مثل عادت های اتمی ... این کتابا رو هم بخونم بعدش با خیال راحت میتونم همیشه رمان بخونم و ازشون لذت ببرم.کتابی که در حال حاضر میخونم:روش زندگی بهتر.خیلی جذاب نیست ولی چاره ای ندارم تا آخر سال باید تموم کنم.گوشیمم طبق عادت هر ساله دارم گالریش رو پاکسازی میکنم.از اولین عکس شروع میکنم و تمام اضافه ها رو پاک میکنم.آخرش که همه رو از سطل آشغال پاک میکنم،همراه گوشی خودمم حس سبکی میکنم.سرعت یادگیری آلمانیم به شدت افت کرده.فعلا تلاش میکنم مرور کنم تا بعد از عید ایشالا پرقدرت دوباره شروع کنم.یه وبلاگی رو پیدا کردم که روسی میخونه.واقعا دمش گرم،زبان روسی و فرانسوی جز سختترین زبان ها هستن به نظرم.با اپ ممرایز اومدم یکم الفبای روسی رو بخونم،مغزم رگ به رگ شد.دوباره سوئیچ کردم رو آلمانی.اتاقمو تا 70% تمیز کردم،میز آرایشمو مرتب کردم هروقت چشمم بهش میوفته کیف میکنم.روتین پوستی روزانه م رو جلو گذاشتم که هرروز دم دستم باشه تا انجامشون بدم،البته بعد از عید.آکتور رو تموم کردیم،معمولی بود.دیشبم دو قسمت از حرفه ای رو دیدیم،من هنوز نتونستم باهاش ارتباط بگیرم.تو پلنر امسالم و برگه هایی که داشتم مرتب میکردم چند تا سودوکو پیدا کردم و ذوق کردم،نگه داشتم برای عید شاید نشستم باهاشون سرگرم شدم.امسال اولین عید سیاهمون هست.امیدوارم اینم به خوبی و بدون دعوا تموم شه.احتمالا من نرم.اونجا شلوغه منم استرس دعوا بگیرم دندونم بیشتر درد میکنه،اصلا جا برای استراحت کردن نیست.خیلی خونه ی ناراحتیه.یه اتاقه درست و حسابی برای استراحت کردن نداره.این عید و مراسم چهلم بگذره من یه نفس راحت میکشم.همچنان امیدوارم تو قرعه کشی آیفون ببرم.گوشیم نفس های آخرشو میکشه.بعد از عید هرطور شده باید کار پیدا کنم.شاید رفتم همون فیزوتراپی اگه هنوز نیرو بخوان.