بهار نارنج

عشق یعنی حالت خوب باشه
۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «بازیگری» ثبت شده است
آلباتروس
آلباتروس يكشنبه, ۲۳ آبان ۱۴۰۰، ۰۹:۳۴ ب.ظ

170 ( روزنوشت ) قبول نشدم

سلام سلام سلام امیدوارم عالی باشید

امروز تقریبا ساعت 14:35 دقیقه بود که تو گروه نوشتن که امروز ساعت 15:00 در یک لایو منتخب ها اعلام میشن . در عرض کمتر از 30 ثانیه خیس عرق شدم تپش قلب قابل وصف نیست واقعا . برای کنکور انقدر استرس نکشیده بودم . برای هیچی انقدر استرس نکشیده بودم . به طرز عجیبی اختیارم دست خودم نبود دیگه ، به ساعت نگاه کردم فقط بیست دقیقه مونده بود تا اعلام نتایج ، بلند شدم اتاق رو یکم تمیز کردم دستمو الکل زدم یه اسپری به اتاق زدم هوا خوش بو باشه انرژی خوب بگیرم و نشستم به خوندن آیت الکرسی و صلوات و دعا و دعا و دعا فقط خدا میدونه به من چی گذشت . صدای تپش قلبم رو میشنیدم . مامان اومد برای ناهار صدام کنه اشاره کردم نمیخورم درو ببند ( فکر کنم متوجه شد وقت اعلام نتایج ) لایو با چند دقیقه تاخیر شروع شد و اولش سلام و احوال پرسی بعدش دلیل اینکه چرا یه سریا قبول نشدن و این حرفا و در آخر لیست قبولی ها رو گفت و اسم من تو لیست نبود . نمیدونم چرا از اینکه قبول نشدم خیلی تعجب کردم . لایو تموم شد گوشی رو گذاشتم کنار به زور داشتم جلوی خودمو میگرفتم که گریه نکنم . رفتم آشپزخونه مامانم منو دید فهمید یه چیزی شده گفت حالت گرفته س چرا گفتم چیزی نیست . نگام نکرد گفت قبول نشدی ؟ اینو که گفت دیگه اشکام دراومد نتونستم جلوی خودمو بگیرم . برگشتم تو اتاق دراز کشیدم رو تخت . نباید گریه میکردم سریع ترفند همیشگی م رو انجام دادمو رفتم سراغ اجراهای " حامد آهنگی " که یکم خنده برگرده به لبام . و همینطورم شد یکمم تو اینستا ویدیوهای طنز دیدم و گریه م بند اومد . راستش وقتی دلیل قبول نشدن بچه ها رو میگفت همونجا حس کردم احتمالا من قبول نشم چون دلیلی که گفت شامل حال من میشد . 

ناراحت شدم اما اشکال نداره . دور بعد حتما شرکت میکنم و ایندفعه حتما قبول میشم . اینسری به شدت استرس داشتم و رو اتود هام خیلی تاثیر داشت ، ایده نداشتم پایه نگهدارنده نداشتم میدونم اینا توجیحه ها اما خیلی تاثیر داره خب الان هم استرسم کامل رفع شده هم تجربه کسب کردم و هم تا شروع دور بعد کلی میتونم فکر کنم و ایده بگیرم و تمرین کنم . فقط و فقط و فقط باید تمرین کنم و تئاتر ببینم . شاید باورتون نشه از همین امشب به طرز عجیبی عاشق تئاتر شدم . و تا الان تنها تئاتری که دیدم " جوجه تیغی " بود که خیلی ام دوسش داشتم . امروز دوباره برای اینکه حالم عوض شه دوباره دیدمش و حال دلم خوب شد . واقعا دوسش داشتم و تصمیم جدی گرفتم که زیاد تئاتر ببینم . دو تا تئاتر دیگه هست دوست دارم ببینمشون یکیش تو فیلیمو هست ولی رایگان نیست منم اشتراک ندارم یکیشم که عاشقشم ببینم هیچ جا نمیتونم پیداش کنم .

اولی اسمش : گذر لوطی هاشم

دومی : زیبایی گاهی زن است 

هرکی این پست رو تا انتها خوند ازش خواهش میکنم از ته دلش برام دعا کنه .

خیلی ممنونم ازتون که تا اینجا اومدید و خوندید من رو . ببخشید طولانی شد و خودم از پست های طولانی خوشم نمیاد .

راستی لینک تئاتر " جوجه تیغی " که رایگان هم هست رو براتون میزارم این پایین دوست داشتید ببینید پشیمون نمیشید واقعا قشنگه .

https://www.filimo.com/w/eo5lO?afterlogin=watch&uid=eo5lO

امیر  + هـیوا  .   مرآت  ..
Last Comments :
Made By Farhan TempNO.7