بهار نارنج

عشق یعنی حالت خوب باشه

۱۷ مطلب در آبان ۱۴۰۰ ثبت شده است.

170 ( روزنوشت ) قبول نشدم
‎۲۳۹ ـُـمین روزِ سال

سلام سلام سلام امیدوارم عالی باشید

امروز تقریبا ساعت 14:35 دقیقه بود که تو گروه نوشتن که امروز ساعت 15:00 در یک لایو منتخب ها اعلام میشن . در عرض کمتر از 30 ثانیه خیس عرق شدم تپش قلب قابل وصف نیست واقعا . برای کنکور انقدر استرس نکشیده بودم . برای هیچی انقدر استرس نکشیده بودم . به طرز عجیبی اختیارم دست خودم نبود دیگه ، به ساعت نگاه کردم فقط بیست دقیقه مونده بود تا اعلام نتایج ، بلند شدم اتاق رو یکم تمیز کردم دستمو الکل زدم یه اسپری به اتاق زدم هوا خوش بو باشه انرژی خوب بگیرم و نشستم به خوندن آیت الکرسی و صلوات و دعا و دعا و دعا فقط خدا میدونه به من چی گذشت . صدای تپش قلبم رو میشنیدم . مامان اومد برای ناهار صدام کنه اشاره کردم نمیخورم درو ببند ( فکر کنم متوجه شد وقت اعلام نتایج ) لایو با چند دقیقه تاخیر شروع شد و اولش سلام و احوال پرسی بعدش دلیل اینکه چرا یه سریا قبول نشدن و این حرفا و در آخر لیست قبولی ها رو گفت و اسم من تو لیست نبود . نمیدونم چرا از اینکه قبول نشدم خیلی تعجب کردم . لایو تموم شد گوشی رو گذاشتم کنار به زور داشتم جلوی خودمو میگرفتم که گریه نکنم . رفتم آشپزخونه مامانم منو دید فهمید یه چیزی شده گفت حالت گرفته س چرا گفتم چیزی نیست . نگام نکرد گفت قبول نشدی ؟ اینو که گفت دیگه اشکام دراومد نتونستم جلوی خودمو بگیرم . برگشتم تو اتاق دراز کشیدم رو تخت . نباید گریه میکردم سریع ترفند همیشگی م رو انجام دادمو رفتم سراغ اجراهای " حامد آهنگی " که یکم خنده برگرده به لبام . و همینطورم شد یکمم تو اینستا ویدیوهای طنز دیدم و گریه م بند اومد . راستش وقتی دلیل قبول نشدن بچه ها رو میگفت همونجا حس کردم احتمالا من قبول نشم چون دلیلی که گفت شامل حال من میشد . 

ناراحت شدم اما اشکال نداره . دور بعد حتما شرکت میکنم و ایندفعه حتما قبول میشم . اینسری به شدت استرس داشتم و رو اتود هام خیلی تاثیر داشت ، ایده نداشتم پایه نگهدارنده نداشتم میدونم اینا توجیحه ها اما خیلی تاثیر داره خب الان هم استرسم کامل رفع شده هم تجربه کسب کردم و هم تا شروع دور بعد کلی میتونم فکر کنم و ایده بگیرم و تمرین کنم . فقط و فقط و فقط باید تمرین کنم و تئاتر ببینم . شاید باورتون نشه از همین امشب به طرز عجیبی عاشق تئاتر شدم . و تا الان تنها تئاتری که دیدم " جوجه تیغی " بود که خیلی ام دوسش داشتم . امروز دوباره برای اینکه حالم عوض شه دوباره دیدمش و حال دلم خوب شد . واقعا دوسش داشتم و تصمیم جدی گرفتم که زیاد تئاتر ببینم . دو تا تئاتر دیگه هست دوست دارم ببینمشون یکیش تو فیلیمو هست ولی رایگان نیست منم اشتراک ندارم یکیشم که عاشقشم ببینم هیچ جا نمیتونم پیداش کنم .

اولی اسمش : گذر لوطی هاشم

دومی : زیبایی گاهی زن است 

هرکی این پست رو تا انتها خوند ازش خواهش میکنم از ته دلش برام دعا کنه .

خیلی ممنونم ازتون که تا اینجا اومدید و خوندید من رو . ببخشید طولانی شد و خودم از پست های طولانی خوشم نمیاد .

راستی لینک تئاتر " جوجه تیغی " که رایگان هم هست رو براتون میزارم این پایین دوست داشتید ببینید پشیمون نمیشید واقعا قشنگه .

https://www.filimo.com/w/eo5lO?afterlogin=watch&uid=eo5lO

۳ ۰ ۳

169 ( کافه شعر )
‎۲۳۹ ـُـمین روزِ سال

گر نکوبی شیشه غم را به سنگ

هفت رنگش میشود هفتاد رنگ

۲ ۰ ۱

168 ( روزنوشت ) دلدرد
‎۲۳۷ ـُـمین روزِ سال

سلام سلام سلام امیدوارم عالی باشید و آخر هفته خوبی رو گذرونده باشید 

چون هم جمعه س و هم دلدرد بدی گرفتم برای همین تصمیم گرفتم امروز بیشتر استراحت کنم بخاطر همین داشتم تا الان ستاره های وبم رو خاموش میکردم کلی وب به لیستم اضافه کردم چند تا حذف کردم . ببخشید چون یکم بیحالم نتونستم ستاره هاتون رو خوب بخونم ببخشید واقعا خیلی ناخوشم . حال و هوا و جو خونه یکم خوب نیست . مامان و مریم سرماخوردن ( البته اگه سرماخوردگی باشه ) برای مامان شدیدتره ، مریم امروز یکم بهتره . منم که دلدرد گرفتم . کلا حال خونه رو دوست ندارم ایشالا این دو سه روز بگذره همه خوب بشیم دوباره . ناهار امروزم مهمون دستپخت مریم هستیم 😁 . راستی دیشب که داشتیم از مغازه برمیگشتیم دو تا گلدون کوچیک زرد و نارنجی خریدم که یه کوچولو حال و هوای پاییزی بدم به اتاقم ، گل بزارم توش عکسشو اینجا میزارم براتون 😊 . 

و یه اتفاق قشنگ دیگه اینکه آهنگ جدید علیرضا طلیسچی به اسم لیلا تقدیم شما 

 

 

 

۶ ۰ ۲

167 ( روزنوشت ) پاییز
‎۲۳۵ ـُـمین روزِ سال

سلام سلام سلام امیدوارم عالی باشید 

آقااا من چرا تا حالا به تایم روزهای پاییزی دقت نکرده بودم ؟! چرا انقدر زود هوا تاریک میشه چقدر بده اینجوری . خیلی بده جدی . ساعت 5 نشده هوا تاریک میشه چه خبره خب . یه انرژی منفی و حس خستگی و آخر شب بودن به آدم دست میده دیگه حوصله ت نمیکشه هیچ کاری بکنی . بعد از این باید یه جوری برنامه بریزم که همه کارامو روز قبل از تاریک شدن هوا انجام بدم و برای بعد از تاریک شدن فقط کتاب خوندن و کالیمبا بمونه . 

شماها چه میکنید با پاییز ؟ بیاید یکم حرف بزنیم . کیا پاییزو دوست دارن کیا مثل من با زود تاریک شدن هوا مشکل دارن ؟

+ چهارشنبه ها رو فقط به عشق " ببین تی وی " میگذرونم . خیلیا خوششون نمیاد ولی من واقعا این برنامه رو دوست دارم . شما نظرتون چیه ؟

۱ ۰ ۲

166 ( روزنوشت ) موکا
‎۲۳۲ ـُـمین روزِ سال

سلام سلام سلام امیدوارم عالی باشید 

فقط برای یادآوری اومدم این پست سالروز رو بنویسم به عنوان یادگاری . پارسال دقیقا همین روز 1400/08/16 ساعت 11:00 صبح با مامان و بابا رفتیم فرودگاه دنبال " موکا " آوردیمش خونه . قشنگ همه اتفاقاتش یادمه . ثانیه های اول خوشحال ترین آدم روی زمین بودم . و امروز دقیقا یک سال از اومدن موکا میگذره و من چقدر دلتنگشم و هنوز بعد از یک سال بکگراند گوشیم عکس موکاس . موکای عزیزم هرجا هستی امیدوارم حالت خوب باشه و پیش خانواده جدیدت خوشحال باشی و چقدر دوست دارم که یه روزی بتونم دوباره ببینمت و چقدر لذت بخش میشه اگه وقتی منو دیدی بشناسیم . چقدر دوست دارم که هنوز من تو خاطره ش مونده باشم . همیشه تو قلبم هستی موکا ، همیشه . 

۳ ۰ ۱