با اکست دوباره بری تو رابطه ؟!
اگه توی جنگل یه درخت رو دو بار ببینی یعنی گم شدی .
۱تو زندگیم سختی زیاد کشیدم
زیاد غصه خوردم
زیاد مریض شدم
زیاد خسته شدم
زیاد گریه کردم
زیاد جا زدم
زیاد
زیاد
زیاد
اما الان تو بحرانی ترین و غمگین ترین و بی حوصله ترین و خسته ترین و ناامید ترین حالت ممکنم
انقدری که احساس میکنم مرگ اونقدرام بد نیست
دلم یکیو میخواست میتونستم ساعت ها باهاش حرف بزنم و هیچی نگه و فقط گوش بده
۳چرا فیلمای ایرانی آخرش اینجوری تلخ تموم میشن چه وضعشه آخه چرا نمیتونید یه پایان خوش درست کنید .
قلبم درد گرفت . هی میگم سریال های غمگین نبینم ولی نمیشه . دلم برای حاتم سوخت حقش این نبود . چی میشد همه آدمها معرفت حاتم رو میداشتند . واقعا چی میشد . وسطای سریال نمیدونم چرا دلم با هاتف بود ولی بعدش واقعا دلم برای حاتم سوخت . یه برادر چطور میتونه اینهمه بدی در حقش برادرش بکنه ! چرا نمیتونم آدمای امسال هاتف رو درک کنم . چطور توقع داشتی از عشقش بگذره ، مگه تو بودی خودت از عشقت میگذشتی ! چطور به دروغ گفتی حاتم تو مرگ یونس دست داشته ! بدتر از همه اینا که تیر خلاص رو به من زد چطور دلت اومد داداشت رو لو بدی که آدم کشته !!!!!!!! واقعا چطور تونستی !!!!! اصلا شخصیت هاتف رو درک نکردم . از اون بدتر مارال که به جای حرفای حاتم ، حرفای هاتف رو باور کرد . هیشکدوم از شخصیت ها برام قابل درک نبود جز حاتم . البته اونم اشتباه کرد از همون اول به هاتف نگفت که عاشق ماراله . این سریال کلا از سکوت و حرف نزدن ضربه خورد . بزرگترین درسی که میشه از این سریال گرفت اینه که سکوت نکنید ، حرفاتون رو بزنید .
من قلبم تحمل اینهمه غم رو نداشت برای حاتم .
اونقدری که برای این سریال حرص خوردم برای پوست شیر نخوردم . اگه مثل من آدم حرصی ایی هستید پیشنهاد میکنم این سریال رو نبینید .
۰همیشه از اینکه اینکار رو میکنم پشیمون میشماا ولی باز انجام میدم
میام عنوان رو مینویسم میزارم برای پیش نویس که بعدا تکمیلش کنم ولی بعدا یادم میره چی قرار بود بنویسم
۰