بهار نارنج

عشق یعنی حالت خوب باشه

بایگانی مطالب.

250 ( رهایم کن ) خطر اسپویل
‎۱۰۶ ـُـمین روزِ سال

امشبم تا قسمت 14 دیدم ( 4 قسمت )

برادرایی که فکر نمیکردم تو روی هم وایسن ، وایسادن .

هاتفی که فکر نمیکردم به برادرش خیانت کنه و همچین دروغ بزرگی رو بگه ، گفت .

مارالی که فکر نمیکردم بین هاتف و حاتم حرف هاتف رو باور کنه ولی ، کرد .

آدما هر چقدرم کسی رو دوست داشته باشن ، وقتی بهشون فشار میاد ، حرفایی که سالها تو دلشون مونده رو به زبون میارن ، مثل صحبت های حاتم و پدرش . دلم خیلی برای حاتم سوخت .

واقعا از آخر سریال میترسم . کاش پایان تلخی نداشته باشه .

 

 

۲ ۱ ۰

249 ( رهایم کن ) خطر اسپویل
‎۱۰۵ ـُـمین روزِ سال

فکر میکردم بعد از پوست شیر دیگه سریال خوب نمیبینیم تا اینکه " رهایم کن " رو دیدم .

چند قسمت اولش خیلی جذبم نکرد راستش ، ولی جلوتر که رفتم واقعا کیف کردم . انتخاب بازیگرا درست ، دیالوگ ها ، همه چی عالی . تو هیچکدوم اینا تخصص ندارم که نظر بدم . ولی سناریو ... من که کیف کردم از بازی بی نظیر هوتن شکیبا و محسن طنابنده . فکر کنم اسمش رو بتونم مثلث عشقی بزارم . اینکه دو برادر عاشق یه دختر باشن . جذاب بود . اینکه هاتف با وجود دونستنش باز نتونست از عشقش به مارال دست بکشه جذاب بود ، چهره و ری اکت حاتم فوق العاده بود . من جذب این سناریو شدم واقعا و دوست دارم زودتر ادامه ش رو ببینم . 

تا قسمت 10 دیدم . البته یه سریا میگن بد تموم شد . منتظرم خودم کامل ببینم تا نظر بدم . 

۱ ۰ ۱

248 ( نمایش خانگی )
‎۱۰۴ ـُـمین روزِ سال

چند روز پیش خبرشو دیدم که نمایش خانگی به صدا سیما واگذار شد .

داشتم به این فکر میکردم بعد از نمایش خانگی دیگه درصد زیادی اصلا تلویزیون نمیبینن . دیگه تو سریالای نمایش خانگی هیچ چادری و دختر محجبه نمیبینیم . دیگه خبری از نماز و مسجد و دعا کردن و شفا گرفتن و این چیزا نیست ... و خیلی چیزای دیگه .

جالب بود برام و اینکه داریم برمیگردیم به همون دوران قبل نمایش خانگی .

دوست دارم نظرتون رو راجب واگذاری نمایش خانگی به صدا سیما بدونم .

۱ ۰ ۳

247 ( روزنوشت )
‎۱۰۳ ـُـمین روزِ سال

سلام سلام

الان داشتم پست های قبلیم رو میخوندم ، چقدر روزایی بوده که خوب نبودم ، خودم تعجب کردم واقعا ، من همیشه سعی کردم به خودم انرژی مثبت بدم مخصوصا این یک سال اخیر . اما هر چی میرم عقبتر میبینم روزایی بوده که اصلا خوب نبودم . حرفم نمیاد واقعا . فقط برای خودم ناراحت شدم خیلی .

۲ ۰ ۰

246 ( روزنوشت ) 06 / تیر / 1402 - سه شنبه
‎۹۹ ـُـمین روزِ سال

پست ثابت آپدیت شد 

آیدی تلگرامم ، وقتی ساختم اضافه میکنم . اینجا اومدن گاهی سخته برای همین شاید کانال تلگرام زدم .

150 تا تقریبا ستاره روشن داشتم ، همه رو باز کردم کوتاها رو خوندم اما هیچ رمقی ندارم . باورم نمیشه نصفشون رو شایدم همشون رو بعد از خوندن به خودم میومدم و میدیدم هیچی نفهمیدم . بعضی ها رو فقط در حد لایک ، منه معروف به کامنت گذار دیگه حوصله کامنت گذاشتن ندارم واقعا . البته اینجوری نمیمونه ، درست میشم بالاخره . همه وبلاگا رو در حد یه خط که میخوندم شاید هیشکی نبود که مثبت نوشته باشه . 99 % نوشته ها از غم و نارضایتی و مشکلات و این چیزا . اوناییم که خاطرات خوش بود ، دو تا پست میرفتی پایینتر بالاخره یه نارضایتی پیدا میشد . باورم نمیشه چقدر همه مثل همیم . تعجبیم نداره البته . چون هممون مشترکن ایرانیم . از مشکلات هیشکی خوشحال نمیشم اما حداقل اینکه تنها بدبخت ایران من نیستم هم باعث میشه کمتر احساس تنهایی کنم . ولی یه چیز رو حداقل از نظر خودم با قاطعیت میتونم بگم ... 

به جز سوگِ عزیز و بیماری ، تقریبا تمام مشکلات با پول حل میشه . 

۴ ۱ ۳